یادداشت سردبیر
آنجا كه هيچ خلاف نميگنجد
بر بنياد آييني نانوشته، هر نشريهاي را سرمقالهاي بايد كه گويا به بلندي وخسته كنندگيش نيز خو گرفتهايم. در اين يادداشت اما، ميكوشم به اندازهي نماياندن شناسنامهاي از «ماهنامه ي هنر» گزيدهگو باشم. سياست گردانندگان «هنر» براين نهاده شده است تا با پديد آوردن كانوني در راستاي برخورد نگرههاي گوناگون، بستري شايسته براي باليدن هنر و هنرجويان و هنر دوستان ايراني فراهم آيد. روشن است كه چنين نگرشي با در پيش گرفتن راه و روش يك سو نگرانه و پافشاري بر باورهاي شخصي از چيستي هنر، ناسازگار خواهد بود. از اين رهگذر اين ماهنامه، هنر متعارف و هنر پيشرو هر دو را گرامي ميدارد؛ اگر در شمارهاي، از موسيقي مدرن گفته شد نبايد شگفت بنمايد كه در همان شماره به موسيقي سنتي و يا مقامي هم پرداخته شود؛ و اين كه سينماي كلاسيك و سينماي پسا نوگرا همسنگ هم پژوهيده و بررسيده شود، و اينكه در يك شماره غزل داشته باشيم و در شمارهي ديگر گونه هايي از شعر حجم ...
خواسته هنر است، چه ديدگاهي زيباييشناسانه داشته باشيم و چه با نگاهي اجتماعي به آن بنگريم، به گفتهي مولانا جلال الدين، ابر مرد ايراني] فيه ما فيه [: (( پس اگر در راهها نظر كني اختلاف عظيم و مباينت بي حد است. اما چون به مقصود نظر كني، همه متفقند و يگانه و همه را درون ها به كعبه متفق است و درون ها را به كعبه ارتباطي و عشقي و محبتي عظيم است كه آنجا هيچ خلاف نميگنجد))
و سخن آخر اينكه:
دورهي نوين ماهنامه، دگرسانيهايي با شماره هاي پيشين دارد، ادبيات در آن پر رنگتر شده است و هر چه جلوتر برويم - در شمارههاي پيش رو- باز هم به كمتر گفته و نوشته شده ها بيشتر خواهيم پرداخت؛ به عنوانهايي چون هنر ايراني، شاخههاي فروگذار شدهي هفت هنر، انديشوارگي هنر و ...
همين!