موسیقی

موسيقي و تأثيرات روحي

ايرج اميرنظامي

صدا، موسيقي

اگر تعريف صدا به اهتزاز درآوردن شيئ به طريق نواختن، زخمه زدن، دميدن و يا اجراي الكتريكي ابزار موسيقي باشد، داراي ويژگيهاي زير خواهد بود.

1ـ هر صوت صداي زير يا بمي خواهد بود كه از ميزان ارتعاش در ثانيه يا فركانس يا بسامد تشكيل و صداي مسموع، زير يا بم شنيده مي‌شود.

2ـ ميزان نيروي وارده براي اجرا، شدت صدا را باعث مي‌شود كه در سازهاي الكتريكي با ولوم صورت ميپذيرد.

3ـ مدت اجراي هر صدا برحسب ثانيه محاسبه و زمان اجراي صوت تلقي مي‌گردد و ما صداي كشيده، مقطع، مديد و كوتاه را به‌خوبي تشخيص مي‌دهيم .

4ـ اگر چند ساز يك نت خاص را اجرا كنند، صداي هر ساز ويژگي و طنين مخصوصي دارد. حتي يك ساز در شرايط مختلف ممكن است طنين‌هاي گوناگوني داشته باشد، شما اگر سرما خورده باشيد طنين صدايتان عوض خواهد شد، گرچه شما حتي تكيه كلام را كه هميشه تكرار مي‌كنيد با صداي متفاوتي اجرا خواهيد كرد.

ادامه نوشته

موسیقی

زايشِ موسيقی از روحِ آلمانی

ايمانِ مسعودی‌فر

 

از ريشه‌ىِ ديونوسوسىِ روحِ آلمانی قدرتي برخاسته است كه هيچ اشتراکي با صورت‌هایِ ابتدايىِ فرهنگِ سقراطى ندارد. اين همان موسيقىِ آلمانی است كه در مدارِ پهناورش از باخ تا بتهوون و از بتهوون تا واگنر سير مى‌كند.

فريدريش نيچه

زايشِ تراژدى از روحِ موسيقى۱

 

آن‌چه در پى مى‌آيد، يادداشت‌هايي پراكنده درباره‌ىِ پنج موسيقى‌سُراىِ آلمانى است. اين يادداشت‌ها را ايده‌اي اساساً هگلى به هم پيوند داده است: آدم‌ها دوره‌ها را نمى‌سازند، دوره‌ها يند كه آدم‌ها را مى‌سازند. پس كوشيده‌ام تا به ’روح‘ و عنصرِ مشتركِِ ميانِ بزرگانِ هر دوره راه بَرَم و فرديت‌ها را ناديده انگارم. اين، آزموني يك‌سر ضدِنيچه‌اى يا دستِ‌كم غيرِنيچه‌اى است، براىِ فهمِ مدارِ پهناوري كه نيچه از آن سخن گفته است.

 

ادامه نوشته